EraZer Head

افاضات می کنم پس هستم

نظرسنجی همین جوری درباره انتخابات واسه اینکه دور هم باشیم!ا


توضیح واضحات : این نظرسنجی هیچ ارزش حقیقی یا حقوقی، انتخاباتی یا انتصاباتی، تبلیغاتی یا تشویقاتی یا تشویشاتی ندارد و هدف از آن تنها سنجش طیف خواننده های این وبلاگ و اشخاص رهگذر است! ان شاالله که در پناه حق و آقا امام زمان از این آزمون سربلند بیرون آیید. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

17 پاسخ به “نظرسنجی همین جوری درباره انتخابات واسه اینکه دور هم باشیم!ا

  1. haashoor مِی 21, 2009 در 8:49 ب.ظ.

    آغا من با دو گزینت هم زمان موافقم. یکی اینکه به اصلاح طلبان رای بدم و دومی هم اینکه هر کی رای بده خره!
    ====================================================
    آقا من آقا هستم نه آغا!! 😀 در ضمن شما هر کدوم رو که خواستی انتخاب کن، ما قبولت داریم! 😛

  2. شاهزاده خانم مِی 22, 2009 در 12:24 ق.ظ.

    bishtar be nazar miad k in entekhabat mentekhabato khili jeddi gerefti pak kon joon….!
    =================================================
    نخیر! پاکش نمی کنم! چون می خوام ببینم واقعاً خواننده هام چه جور تفکراتی دارن! بعدشم اگه این نظر سنجی ها نباشن چه جوری همین جوری دور هم باشیم؟! یه چیزی لازمه بالاخره!!

  3. كژال مِی 22, 2009 در 3:11 ب.ظ.

    من اين نظر سنجيو به علت غير استاندارد بودن گزينه ها تحريم مي كنم!
    ( مي شه چار تا گزينه رو زد؟ )
    ================================
    خب بگو هنوز تصمیمم رو نگرفتم و خیال همه رو راحت کن!!! 😀

  4. solmaz مِی 23, 2009 در 12:36 ق.ظ.

    manam tasmim nagereftam vali age ray bedam a ta’asof be karubi ray midam…
    ===============================================
    تاسف واسه خودت یا واسه اون مرتیکه؟!

  5. جواد مِی 23, 2009 در 9:03 ق.ظ.

    نمیدم داداش! نمیدم!
    =========================================
    وا خب نده… دیگه چرا می زنی؟!

  6. دنیا مِی 23, 2009 در 7:34 ب.ظ.

    هه هه هه جواد جان نوشتت ایهام داشت!!
    شاید اینبار برای اولین بار شناسنامم برای رای به موسوی مهر بخوره اما اگه بره آذربایجان ترکی حرف بزنه بازم رای نمی دم چون با این کار به یه سری جدایی طلب(همون کسایی که دارن با چرندیاتشون مغر مردم عادیشون رو هم پر می کنن) که طبق قانون باید حالشونو گرفت داره باج می ده
    ============================================================
    جواد جان بیا ببینم بگو این خانم چی میگه؟! 😀

  7. solmaz مِی 24, 2009 در 5:09 ق.ظ.

    واسه خودم…
    =========================================
    آخی… بمیرم الهی! خب تو هم مثل بعضی ها ته برگ رایت بنویس «سگ خورد»!

  8. جواد مِی 24, 2009 در 11:51 ق.ظ.

    اصل هم همون ایهامش بود!
    ==========================================
    خب من به خاطر حفظ شئونات به روت نیاوردم!
    حالا خودمونیم… دادن بد هم نیست ها؟!

  9. گوستاو فلوبر مِی 24, 2009 در 12:34 ب.ظ.

    من به موسوی رای می دم چون می خوام یه کم وضع بهتر شه و حداقل مث زمان خاتمی شه
    سلام
    بسم الله
    پروژه ای که گفته بودین چی بود؟ از موعدش گذشت فک کنم نه؟ بیست و هفت اردیبهشت چه خبر بود ؟ من سر کلاس بودم همه ش
    ==================================================================
    در مورد رایت که چیزی نگم بهتره!
    بیست و هفتم اردیبهشت هم روز جهانی مبارزه با هموفوبیا بود. که گذشت!

  10. solmaz مِی 24, 2009 در 12:47 ب.ظ.

    میلتم بچک…
    ==============================================
    چشم!
    😀

  11. بهروز مِی 25, 2009 در 4:05 ق.ظ.

    شرکت در این انتخابات به نظر من کاملا اشتباه است و کلا مخالف این دیدگاه کاملا غلطی هستم که دخالت مردم در سرنوشت سیاسی کشور را تنها به پدیده ای به نام انتخابات محدود می کنه…
    دلایل بسیاری که از غیر دموکراتیک بودن این انتخابات تا کاندیدا هایی که تا مغز استخوان در جنایت و فساد غرق هستند، وجود دارد که امید به هر گونه تغییری توسط این افراد را به یاس بدل می کند.
    راز بقای دیکتاتوری ها و حکومت های توتالیتر در سرکوب و اتکای آنها به خشونت است و ذاتا امکان تغییر بدون تنش به سمت آزادی را ندارند و این سیر ضرورت تاریخی بدون تنش و گسست به پیش نخواهد رفت.
    بحران اقتصادی شدید، جمعیت جوان کشور، عدم مشروعیت و بن بست سیاسی جمهوری اسلامی، حکومت را هر چه بیشتر به سمت یک فاشیسم و دیکتاتوری عریان نظامی می برد… و از جهت سرکوب مردم هیچ یک از کاندیداهای فعلی تغییری ایجاد نخواهند کرد.
    جنگ اصلی بر سر تعیین سیاست های کلان اقتصادی و بین المللی حکومت است که قطب «کروبی-موسوی» معتقدند برای بقای حکومت و بقای حکومت (که به معنای سرکوب است) باید هر چه سریعتر در پیوند با غرب قرار گیرند تا از منافع سرمایه گذاری غرب و سکوت رسانه ها و نهاد های حقوق بشری نسبت به وضعیت ایران بهره مند شوند …
    ولی قطب احمدی نژاد( رضایی به نظرم بیشتر نخودی ماجراست!) معتقد است که اتفاقا حکومت فعلی را به صورت شکل دادن به عنوان یک قدرت منطقه ای و بر مبنای یک فاشیسم ملی-اسلامی که توده های مردم را بتواند با احساسات ملی و اسلامی بسیج کند می توان حفظ کرد…
    شعارها و برنامه های مطرح شده از طرف کاندیدا ها ابزاری است که بتوانند نیروی اجتماعی لازم را برای پیشبرد اهداف شان بسیج کنند و این اصلا به معنای پایبندی آنها به شعارهایشان نیست. گوته این مسئله علاوه بر سابقه ی طولانی حکومت داری تمامی کاندیداهای فعلی و البته دیکتاتور بودنشان، آنچیز که مسیر حرکت سیاستمداران را در دنیای واقعی ترسیم می کند منافع لابی ها و مراکز قدرتی است که در لایه های زیرین تری به منافع جنبش ها و طبقات مشخصی گره می خورد، نه شعار های انتخاباتی آنها….
    خلاصه بحث من در این نکته است که اختلاف قطب های اصلی در انتخابات بر سر دادن آزادی و حقوق مردم نیست و عملا هیچ تاثیری بر این آیتم ها نمی گذارد… اختلاف در بین دو لایه اصلی حکومت بر سر سیاست های کلان اقتصادی و بین المللی است که بتوانند بقای دیکتاتوری را حفظ کنند.
    ریشه های طبقاتی و تاریخی این نوع از شکل بندی حکومت خود بحث مفصلی است که احتیاج به باز کردن روند رشد سرمایه داری در ایران از زمان انقلاب مشروطه دارد که جنبش ها، تئوری ها و حکومت ها در تاریخ 100 سال اخیر از زمان مشروطه تا کنون هنوز نتوانسته اند این قافله را در ایران به سرانجام برسانند و یک حکومت سرمایه داری متعارف با روبنای سیاسی منطبق بر نیاز های سرمایه در ایران و جهان بسازند.
    شاید حالا کسی بپرسد، پس به عنوان یک عضو جامعه چه کار باید کرد؟ به نظر من از آگاهی دادن به دیگران تا مقابله با خرافات، تشکیل هر نوع تشکل صنفی، ngo، گروه هنری و هر حرکت جمعی که انسان ها را از جهل و خرافه دور می کند و به آنها فرهنگ کار جمعی و مشارکتی می یاموزد. به طور نمونه همین «coming out» کردن همجنسگرا ها یکی از کنش هایی است که بسیاری از ارزش های مدرن را به درون جامعه سنتی و عقب افتاده ایران تزریق می کند، حالا فرقی نمی کند این مسئله در حد یک دوست یا خانواده یا خلاصه چه کمیتی داشته باشد، مهم این است که این فعالیت ها از شرکت در هر انتخاباتی در پیشبرد آزادی های اجتماعی و فردی موثر تر است.
    ببخشید خیلی طولانی شد، به نظرم بی خود پیچیده اش کردم اما گفتم گاهی به صورت جدی هم بحث کردن برامون خوبه، هر چند نوشته های خودت خیلی شیرین تر، روان تر ، تیز تر و و بهترند… و من خودم اونا رو ترجیح می دم
    ======================================================
    خیلی ممنون که این قدر به خودت زحمت داری و این نوشته بلند رو نوشتی.

  12. behrad مِی 25, 2009 در 5:54 ب.ظ.

    من با هر نوع دادنی به غیر از رای دادن موافقم!
    ==================================================
    بنده هم اصولاً با همه چیز و همه کس مخالفم جز جنابعالی! 😀

  13. محمد مِی 26, 2009 در 1:38 ب.ظ.

    راي اكثريت خاموش : مير حسين موسوي
    فقط مير حسين موسوي مير حسين موسوي
    ============================================
    اکثریت خاموش یعنی کی؟ چرا خاموش هستند؟ آیا با اکثریت روشن تفاوتی دارند؟ اگر بله، چه تفاوتی؟ تفاوتشان احیاناً عقلی نیست؟ بعد اینکه این آقایان که یا خودشان کلاً خاموشند یا اینکه خاموش صدایشان می کنید احیاناً بر اساس کدام آمار یا نظرسنجی فرموده اند رایشان میرحسین موسوی است؟ آیا ما جزیی از اکثریت خاموش هستیم؟ یا اکثریت روشن؟ سوال هایم زیاد شد می بخشید، اگر پس از برگشتن از ستاد وققتان خالی شد کمی هم دنبال جواب بگردید!
    در انتها امیدوارم لااقل این طرفداران سینه چاک از طرفداری این مردک غنیمتی گیرشان بیاید تا بیش از حد احساس حماقت نکنند. البته اگر اصلاً اهل این احساسات باشند (که بعید است وگرنه از این کامنت ها نمی گذاشتند!)

  14. شاهزاده خانم مِی 26, 2009 در 8:33 ب.ظ.

    ey baba ..hala ki goft pakesh koni…
    havaset khili parte ha…man faghat kolli tahvilet gereftamo tarjomei az esmeto be entehaye satr+joon ezafe kardam !!!!!!!!1
    ===================================================
    خیییییییییییییییییلی حرکتت زشت بود! دیگه نشنوم به من بگی پاک کن ها؟! فقط EraZer Head باس صدام کنین! تکرار نشه (با بقیه هم هستم!)
    😉

  15. خرمگس مِی 27, 2009 در 1:43 ق.ظ.

    گزینه مورد نظر من اونجا نبود این پایین می نویسمش و بهش رای می دم:
    Oانتخابات؟چه بامزه…فکر کنم قبلا 4 نفر رو انتخاب کردن با اینحال منم تو این کارناوال شرکت می کنم تا اون یارو رای نیاره .همینه که هست
    ===========================================
    خیلی حرکتت زشته!

  16. مقام معظم (ع) مِی 30, 2009 در 10:35 ق.ظ.

    من به عنوان معظم ترین مقام ممکن در کشور ایران سه تا حرف کوچک دارم :
    1- چرا من رهبر نیستم
    2- چرا رهبر انتخاب نمی شه
    3- چرا 72 میلیون نفر ایرانی در سال 1388 باید به چوب 30 میلیون ایرانی سال 1357 بسوزند این در حالی است که در حدود نصف آنها نیز از این دنیا رخت بربسته و به دیار رفته اند .
    4- خواهشمندم هرکسی که رای می دهد برود و یک هزار تومانی هم در صندوق همراه با رائش بیاندازد تا حداقل بعد از 30 سال و در حدود 30 انتخابات ما ببینیم رایمان کجا می رود ( منظورم این است که صندوقها را شفاف حالا یا از شیشه یا از طلق شفاف درست کنند ) فکر بودجه و هزینه هایش هم نباشید چون در بالا توضیح دادم .
    5- من رای می دهم و به امام زمان هم رای می دهم به دو دلیل اول اینکه اسلام و حکومت امام زمان را قبول دارم ولی این آخوندها را که حکومت حضرت مهدی را غصب کرده اند قبول ندارم .
    دوم اینکه اعتقاد دارم اگر تمام 46 میلیون واجد شرایط رای دادن در ایران به امام زمان رای دهند (در برگه رای خود نام امام زمان را بنویسند ) امام زمان ظهور خواهند نمود . و این عمل مشت محکمی هم می باشد بر لب و لوچه مقام معظم و دارو دسته اش و دروغگوی بزرگ احمدی نژاد .
    حال اگر سه تا شد پنج تا هم ایرادی ندارد اولا اینجا ایران است دوما من از قدرت ملوکانه خودم یعنی مقام معظم بودنم استفاده کردم و سوم اینکه دوست داشتم .
    =========================================================
    تکبیر!

  17. جليل ذاكري جون 6, 2009 در 2:50 ب.ظ.

    مرد حسابي اين چرنديات چه نوشتي دو كلام حرف درست بنويس تا آدم لذت ببره و باوركن بعضي (اكثر) مردم ايران فقط ياد دارن حرفهايي بزنند كه درب دكان هر بقالي برند هيچي نميده كه بماند چند تا ناسزا هم بار آدم ميكنه مثل همين آقاي احمدي نژاد . خدا عاقبت ما رو بخير كنه
    ===========================================================
    واقعا خدا عاقبت ما رو بخیر کنه با این خواننده ها که ارث پدرشون رو از آدم طلب دارن… الان که فکر می کنم می بینم بدبخت احمدی نژاد هم حق داره!!

بیان دیدگاه